چهارشنبه ۰۱ آذر ۰۲ | ۲۳:۴۴
۴ بازديد
افسردگی اختلال روانی است که بیشتر افراد را تحت تاثیر قرار می دهد. تقریباً 10 درصد از جمعیت در مقطعی از زندگی خود از یک دوره افسردگی رنج می برند. هنگامی که فردی افسرده است، علاقه خود را به فعالیت ها از دست می دهد و احساس غم و اندوه دائمی دارد. وقتی فردی افسرده است، سرش پر از افکار منفی درباره خود، دیگران و به طور کلی دنیا می شود و حتی ممکن است فکر کند ارزش زندگی ندارد و به فکر خودکشی بیفتد.
شما باید بدانید که چگونه بین غم عادی و افسردگی تفاوت قائل شوید. غم و اندوه عادی یک واکنش احساسی است که می توانیم آن را در لحظات خاص تجربه کنیم، برای مثال خاطره ای از یکی از بستگان فوت شده، اما پس از مدت کوتاهی به حالت نرمال خود باز می گردیم. افسردگی یک مفهوم بالینی است که در آن یک سری علائم خاص رخ می دهد و حداقل دو هفته متوالی طول می کشد.
علائم اصلی عبارتند از حالت غمگین، گریه مکرر، کمبود اشتها، مشکلات خواب، کمبود تمرکز و حافظه، بی علاقگی (عدم تمایل به انجام کارها) و بی لذتی (هیچ لذتی هنگام انجام کارهایی که دوست داریم تجربه نمی شود). افکار منفی، احساس بی ارزشی یا گناه، تثبیت شکست های شخصی، کندی در فکر کردن، صحبت کردن یا حرکت کردن و احساسات ناخوشایند بدن مانند خستگی یا سردرد.
خلق و خوی ما مانند تعادل بین چیزهای مثبت و منفی است که برای ما اتفاق می افتد. افسردگی می تواند به دلایل مختلفی ایجاد شود. طبیعی ترین چیز این است که یک فرد افسرده شود زیرا تغییری در زمینه شخصی او رخ داده است که در آن چیز مهمی از دست رفته است. این همان چیزی است که ما از دست دادن تقویت کننده ها می نامیم.
یک نمونه از این موارد زمانی است که ما شغل یا شریک خود را از دست می دهیم. تقویت شده هر چیزی است که شما را خوشحال نمی کند. مواقعی وجود دارد که فرد هیچ «دلایل قانع کننده ای» برای غمگین بودن ندارد و همچنان افسرده است. این به این دلیل است که در روال معمول خود با زمینه‌ای عاری از تقویت‌کننده مواجه می‌شوند یا به این دلیل است که در یک محیط غیرمحرک زندگی می‌کنند. مواقع دیگری وجود دارد که در موارد بیماری، چیزهایی را که «برای همه مهم است» از دست می دهیم. عزت نفس نیز مفهومی است که ارتباط نزدیکی با افسردگی دارد. اگر برای خود ارزش قائل شویم یا خود را کمتر از حد متوسط بدانیم، غمگین خواهیم شد.
مواقع دیگر به دلیل انباشته شدن رویدادهای بد یا منفی افسرده می شویم. این در مورد فردی است که در مدت زمان کوتاهی تجربیات منفی زیادی دارد. ما همچنین به دلیل تغییرات هورمونی مانند هفته های پس از زایمان، یائسگی یا مشکلات تیروئید دچار افسردگی می شویم. و همچنین تغییرات فصلی که بر چرخه خواب ما تأثیر می گذارد.
در برخی مواقع، درست همانطور که در محیطی که چیزی با ارزش را از دست می‌دهیم، تغییری رخ می‌دهد، تغییر خود به خود دیگری نیز می‌تواند رخ دهد که تقویت‌کننده‌های ما را بازیابی می‌کند و احساس بهتری پیدا می‌کنیم.
در بیشتر موارد این ما هستیم که باید به دنبال آن تغییر باشیم. این لحظات زمانی است که باید به دوستان و خانواده نزدیک‌تر شویم، کارهایی را که دوست داریم اغلب انجام دهیم، حتی اگر در ابتدا تمایلی به آن نداشته باشیم، به دنبال فعالیت‌ها یا اهداف جدیدی باشیم که عزت نفس ما را بهبود بخشد و غیره.
زمانی که زمان می گذرد و بهبودی حاصل نمی شود، بهتر است خود را در اختیار یک متخصص قرار دهید تا ارزیابی و درمان مناسب دریافت کنید. درمان های روانشناختی کنونی بسیار توسعه یافته اند و می توانند به شما کمک زیادی کنند.
در آنها، متخصص شما را راهنمایی می کند تا جنبه هایی را که باعث افسردگی شما می شود، بهبود بخشید. برخی از مثال‌ها می‌تواند به شما کمک کند فعالیت‌ها را بازیابی کنید، استفاده از درمان‌های شناختی برای افکار منفی، بهبود کیفیت خواب، کاهش استرس، بهبود مهارت‌های اجتماعی یا عزت نفس و غیره. حقیقت این است که برای هر فردی عواملی مهمتر از دیگران وجود خواهد داشت و این یک فرآیند کاملا شخصی خواهد بود.
منابع:
شما باید بدانید که چگونه بین غم عادی و افسردگی تفاوت قائل شوید. غم و اندوه عادی یک واکنش احساسی است که می توانیم آن را در لحظات خاص تجربه کنیم، برای مثال خاطره ای از یکی از بستگان فوت شده، اما پس از مدت کوتاهی به حالت نرمال خود باز می گردیم. افسردگی یک مفهوم بالینی است که در آن یک سری علائم خاص رخ می دهد و حداقل دو هفته متوالی طول می کشد.
علائم افسردگی چیست؟
علائم اصلی عبارتند از حالت غمگین، گریه مکرر، کمبود اشتها، مشکلات خواب، کمبود تمرکز و حافظه، بی علاقگی (عدم تمایل به انجام کارها) و بی لذتی (هیچ لذتی هنگام انجام کارهایی که دوست داریم تجربه نمی شود). افکار منفی، احساس بی ارزشی یا گناه، تثبیت شکست های شخصی، کندی در فکر کردن، صحبت کردن یا حرکت کردن و احساسات ناخوشایند بدن مانند خستگی یا سردرد.
چرا افسرده می شویم؟
خلق و خوی ما مانند تعادل بین چیزهای مثبت و منفی است که برای ما اتفاق می افتد. افسردگی می تواند به دلایل مختلفی ایجاد شود. طبیعی ترین چیز این است که یک فرد افسرده شود زیرا تغییری در زمینه شخصی او رخ داده است که در آن چیز مهمی از دست رفته است. این همان چیزی است که ما از دست دادن تقویت کننده ها می نامیم.
یک نمونه از این موارد زمانی است که ما شغل یا شریک خود را از دست می دهیم. تقویت شده هر چیزی است که شما را خوشحال نمی کند. مواقعی وجود دارد که فرد هیچ «دلایل قانع کننده ای» برای غمگین بودن ندارد و همچنان افسرده است. این به این دلیل است که در روال معمول خود با زمینه‌ای عاری از تقویت‌کننده مواجه می‌شوند یا به این دلیل است که در یک محیط غیرمحرک زندگی می‌کنند. مواقع دیگری وجود دارد که در موارد بیماری، چیزهایی را که «برای همه مهم است» از دست می دهیم. عزت نفس نیز مفهومی است که ارتباط نزدیکی با افسردگی دارد. اگر برای خود ارزش قائل شویم یا خود را کمتر از حد متوسط بدانیم، غمگین خواهیم شد.
مواقع دیگر به دلیل انباشته شدن رویدادهای بد یا منفی افسرده می شویم. این در مورد فردی است که در مدت زمان کوتاهی تجربیات منفی زیادی دارد. ما همچنین به دلیل تغییرات هورمونی مانند هفته های پس از زایمان، یائسگی یا مشکلات تیروئید دچار افسردگی می شویم. و همچنین تغییرات فصلی که بر چرخه خواب ما تأثیر می گذارد.
انواع افسردگی
- اختلال افسردگی عمده
- افسردگی اختلال دو قطبی
- افسردگی پس از زایمان
- اختلال افسردگی خفیف و مزمن تحت عنوان دیستایمیا
- مشاوره افسردگی بعد از زایمان
افسردگی پس از زایمان یک نوع از افسردگی است که بر روی ۱۰ تا ۱۵ درصد مادران تاثیر میگذارد. علائم آن مشابه به علائم افسردگی است که به مدت حداقل دو هفته مداوم ثابت باشد. مادر ممکن است برای مراقبت از خود و نوزاد خود با مشکل مواجه شود. ممکن است کارهای ساده و آسان برای مادر افسرده سخت و دشوار به نظر برسد و مادر به شدت برای این موضوع استرس و تنش داشته باشد. اما هرگز برای کمک خواستن دیر نیست.
شما میتوانید با مشاوره افسردگی بعد از زایمان برای درمان افسردگی خود قدمی بردارید حتی اگر شما برای مدت طولانی دچار افسردگی شده اید. کمکی که شما نیاز دارید بستگی به شدت بیماری شما دارد. و به وسیله ی مشاوره افسردگی بعد از زایمان قابل درمان است. شما برای رزرو وقت مشاوره افسردگی بعد از زایمان میتوانید با شماره های زیر تماس بگیرید همچنین برای برای بهینه کردن زمان رفت و آمد شما مشاوره افسردگی آنلاین و مشاوره افسردگی تلفنی در این مجموعه امکان پذیر است.
وقتی افسرده هستیم چه کار می توانیم بکنیم؟
در برخی مواقع، درست همانطور که در محیطی که چیزی با ارزش را از دست می‌دهیم، تغییری رخ می‌دهد، تغییر خود به خود دیگری نیز می‌تواند رخ دهد که تقویت‌کننده‌های ما را بازیابی می‌کند و احساس بهتری پیدا می‌کنیم.
در بیشتر موارد این ما هستیم که باید به دنبال آن تغییر باشیم. این لحظات زمانی است که باید به دوستان و خانواده نزدیک‌تر شویم، کارهایی را که دوست داریم اغلب انجام دهیم، حتی اگر در ابتدا تمایلی به آن نداشته باشیم، به دنبال فعالیت‌ها یا اهداف جدیدی باشیم که عزت نفس ما را بهبود بخشد و غیره.
زمانی که زمان می گذرد و بهبودی حاصل نمی شود، بهتر است خود را در اختیار یک متخصص قرار دهید تا ارزیابی و درمان مناسب دریافت کنید. درمان های روانشناختی کنونی بسیار توسعه یافته اند و می توانند به شما کمک زیادی کنند.
در آنها، متخصص شما را راهنمایی می کند تا جنبه هایی را که باعث افسردگی شما می شود، بهبود بخشید. برخی از مثال‌ها می‌تواند به شما کمک کند فعالیت‌ها را بازیابی کنید، استفاده از درمان‌های شناختی برای افکار منفی، بهبود کیفیت خواب، کاهش استرس، بهبود مهارت‌های اجتماعی یا عزت نفس و غیره. حقیقت این است که برای هر فردی عواملی مهمتر از دیگران وجود خواهد داشت و این یک فرآیند کاملا شخصی خواهد بود.
منابع:
افسردگی چیست